سید علی صالحی زاده ۱۳۳۴ شاعر و نویسنده است. او پایهگذار جریان موج ناب و شعر گفتار در شعر معاصر ایران و یکی از دبیران اصلی کانون نویسندگان ایران بود. صالحی یکی از چهرههای مطرح و شناخته شده در شعر معاصر فارسی است. سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۴ همراه چند نفر از شاعران همنسل خود جریان «موج ناب» را در شعر سپید پیریزی میکند. منوچهر آتشی و نصرت رحمانی در تهران از این جریان پیشرو حمایت میکنند. در سال ۱۳۵۶ به عنوان برنده جایزه فروغ فرخزاد در شعر اعلام میشود. در سال ۱۳۵۷ صالحی از گروه «موج ناب» فاصله میگیرد. او در این باره گفتهاست: «حس میکردم همه ما شاعران موج ناب داریم شبیه هم میشویم…» صالحی از ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۹ دبیر سرویس ادبی و صفحه شعر مجله «دنیای سخن» بود و در سال ۱۳۷۹ کارگاه شعر دنیای سخن (در مجله و دفتر دنیای سخن) را با استقبال مناسبی راهاندازی کرد. از همین دوره ترجمهٔ شعر صالحی به زبانهای فرانسه، عربی، آلمانی، انگلیسی، ارمنی، روسی و کردی به صورت پراکنده در مطبوعات چاپ گردید و دو دفتر شعر از وی در کردستان عراق (به زبان کردی) منتشر شد. وی در سال ۱۳۷۸ برای فعالیت مجدد به کانون نویسندگان ایران بازگشت و دو سال بعد از سوی مجمع عمومی به عنوان یکی از دبیران اصلی کانون نویسندگان ایران انتخاب شد. صالحی در سال ۱۳۸۲ به عنوان سردبیر، یک شماره مجله «معیار ادبی» را منتشر کرد که متعاقباً ممنوعالمصاحبه و از ادامه کار در مجله محروم گردید. در زیر یک شعر منتشر نشده از سید علی صالحی را می خوانید:
او که
برای بستن دست های من می آید
بگو هیچ دست بندی با خود نیاورد
من دست هایم را
به کودکان کوره پزخانه قرض داده اماو که
برای بستن چشم های من می آید
بگو زحمت نکش
من چشم هایم را
به دوقلوهای نرگس محمدی داده ام
تا دیگر از تنهایی بی مادر خود نترسنداو که
برای کشتن کلمات من می آید
بگو کجای کاری تو
ترانه های من سال هاست سینه به سینه
از گزند تازیانه و قیچی گذشته اند
حالا خود دانید…