علی آل داوود | مهدی بیانی، دانشمند هنرشناس و استاد دانشگاه تهران اصلاً فراهاني بود، ولي خود او در سال ۱۲۸۵ ش. در همدان زاده شد. در دو سالگي پدرش را از دست داد و همراه افراد خانواده رهسپار تهران گرديد و در اين شهر سكونت گزيد.
بياني تحصيلات ابتدايي را در دبستان اقدسيه، و متوسطه را در دارالفنون به انجام رساند؛ آنگاه وارد دانشسراي عالي شد و در رشته فلسفه و ادبيات ليسانس گرفت. در سال ۱۳۱۰ ش. به خدمت وظيفه درآمد و از آغاز سال ۱۳۱۲ بهعنوان معلم و كتابدار در دانشسراي عالي و دانشكده ادبيات استخدام شد (۲۴:۳؛ ۶۳۶:۴). در همين اوقات بود كه مديريت كتابخانه معارف، از مؤسسات تابعه وزارت فرهنگ، به او واگذار شد و وي با شوقي فراوان به خدمت پرداخت.
در سال ۱۳۱۶ همزمان با بنيانگذاري تأسيسات جديد كتابخانه، رياست اين سازمان را كه نام كتابخانه ملي يافته بود برعهده گرفت (۶۳۶:۴). در واقع، بياني را بايد بنيانگذار كتابخانه ملي دانست، چون او بود كه با كوششهاي خود در سازماندهي اين مركز بزرگ علمي سهم اصلي را ايفا كرد و از آن پس نيز، طي سالها رياستش در آنجا، در توسعه آن بسيار كوشيد و كتابهاي زيادي به مجموعه افزود و عكس تعداد زيادي از نسخههاي خطي فارسي موجود در كتابخانههاي مهم اروپا را براي آنجا تدارك ديد.
مقارن با همين سالها وي موفق به اخذ درجه دكتراي ادبيات از دانشگاه تهران گرديد و همزمان به تدريس در دانشكده ادبيات پرداخت. در سال ۱۳۱۹ از طرف وزارت فرهنگ به رياست فرهنگ اصفهان منصوب شد و ناگزير به آنجا رفت، اما يك سال بعد دوباره به تهران بازگشت و مشاغل سابق را عهدهدار شد (۶۳۶:۴).
وي، تا هنگام فوت در سال ۱۳۴۶، سمت استادي دانشكده ادبيات دانشگاه تهران را داشت. موادي را كه تدريس ميكرد “تاريخ تكامل خطوط اسلامي” و “كتابشناسي نسخههاي خطي” بود (۶۳۸:۴). وي در سال ۱۳۳۵ به رياست كتابخانه سلطنتي سابق رسيد و تا آخر عمر اين سمت را برعهده داشت (۲۵:۳). بياني، در دوران رياست اين كتابخانه، توفيق يافت كه مقالاتي در مورد آن بنويسد و بهويژه فهرست تعدادي از نسخههاي آنجا را تدوين كند.
بياني در دوره سيوچهار ساله خدمات دولتي خود بارها براي انجام مأموريتهاي فرهنگي و علمي به كشورهايي چون هند، پاكستان، افغانستان، شوروي، لهستان، تركيه، امريكا، بلژيك، و چند كشور ديگر رفت (۶۳۸:۴؛ ۲۵:۳)، در بنيانگذاري انجمن دوستي ايران و شوروي نقش مهمي داشت و از اعضاي مؤسس آن شمرده ميشد. صاحب امتياز مجله اين انجمن ـ يعني پيامنوين ـ بود (۶۳۹:۴) و نزديك به بيستوپنج سال در راه توسعه و گسترش روابط فرهنگي دو كشور همسايه تلاش كرد. وي از نخستين سال تأسيس اين انجمن (تير ۱۳۲۳ ش.) به آن پيوست و در مدت همكاري بارها به شوروي رفت و با كتابخانهها و مراكز علمي و فرهنگي و ايرانشناسان آن كشور آشنا شد. دوره جديد مجله پيامنوين كه از سال ۱۳۲۷ انتشار آن آغاز گرديد زير نظر و با همت او بود.
از خدمات ديگر او بنيانگذاري “انجمن حمايت خط و خطاطان” به منظور شناسايي هنرمندان خوشنويس به جامعه بود (۶۳۹:۴). بياني خود خوشنويس و هنرشناس بود و آثار بسياري در اين زمينه گردآورده بود. وي در زمينه شناخت نسخههاي خطي و ارزشهاي هنري و به اصطلاح زمينههاي مربوط به كتابآرايي(كتابسازي و كتابآرايي)، متخصصي كمنظير بود و همگان رأي و ارزيابي او را باور داشتند. در برآورد مينياتورها و تذهيب و دستنويسها نيز چيرگي داشت. به خوشنويسي سخت علاقهمند بود و سرگرمي او نوشتن خطهاي زيبا به شكسته يا تعليق بود و چند كتاب، چنانكه اشاره خواهد شد، در اين زمينهها فراهم آورد. وي را بايد از آگاهان و متخصصان نامدار در شناخت نسخههاي خطي فارسي و خطوط مختلف دانست. بهسبب احاطه بر اين دانشها بود كه او در مجامع ادبي و مراكز ايرانشناسي جهان شهرت يافت و به آرا و عقايدش در اين زمينهها توجه ميشد. بهسبب همين آگاهي بود كه او را براي شركت در همايشهاي كشورهاي مختلف دعوت ميكردند. خود او نيز مجموعهاي گرانقدر از نسخ خطي قديمي و مرقعات نفيس داشت و پس از مرگش بخشي از مجموعه هنر و مرقعات او به موزه هنرهاي تزييني و قسمتي از نسخههاي خطي او به كتابخانه مجلس شوراي اسلامي (سناي سابق) انتقال يافت (۲: ج ۲، ص ۵۴۷).
آثار. از بياني يعني فقط، حذف شود. كتابها و مقالههاي بسيار برجاي مانده است. وي برخي متون كهن يا رسالههاي مختصر قديمي را نيز تصحيح كرده و منتشر ساخته است. آثار مهم كتابشناسي و نسخهشناسي او از اينقرار است: ۱) كتابشناسي كتابهاي خطي: اين كتاب مجموعه دروس مؤلف در زمينه شناسايي كتب خطي براي تدريس در دانشكده ادبيات و دانشسراي عالي است كه در اوقات مختلف تهيه و تدريس شده و بياني در ذيل هر قسمت، تاريخ تدوين و تدريس آن را منعكس كرده است. وي يكي از شايستهترين افراد در زمينه مسائل هنري مربوط به كتاب بود و، به جز آن، دوستان هنردوست و خوشنويس فراواني داشت و از اطلاعات گرانبهاي آنان بهره ميبرد. اين كتاب البته ناتمام ماند و مؤلف فرصت تكميل آنرا نيافت. پس از مرگ وي، حسين محبوبي اردكاني به تدوين يادداشتهاي او پرداخت و سرانجام در سال ۱۳۵۲ با همان عنوان يادشده جزو انتشارات انجمن آثار ملي بهچاپ رساند؛ ۲) راهنماي گنجينه قرآن در موزه ايران باستان. با همكاري مهدي بهرامي، انتشارات اداره كل باستانشناسي، ۱۳۲۸ ش.؛ ۳) فهرست نمايشگاه خطوط خوش كتابخانه ملي،چاپ نوروز ۱۳۲۸ ش.؛ ۴) فهرست نمونه خطوط خوش كتابخانه شاهنشاهي ايران (۱۱۶:۱؛ ۲: ج ۲، ص ۵۴۸-۵۴۹) كه بخشي از آثار نفيس كتابخانه سلطنتي سابق، در آن عرضه شده است؛ ۵) احوال و آثار ميرعماد. تهران: انجمن دوستداران كتاب، ۱۳۳۱ ش.؛ ۶) فهرست نمايشگاه آثار شيخالرئيس ابوعلي سينا در كتابخانه ملي. تهران: انجمن آثار ملي، ۱۳۳۳ ش.؛ ۷) نمونهاي چند از خطوط خوشنويسان. تهران: انجمن دوستداران كتاب، ۱۳۳۲ ش. (۱۱۶:۱-۱۱۷؛ ۲: ج ۲، ص ۵۴۸-۵۵۰)؛ و ۸) احوال و آثار خوشنويسان، كه مهمترين و ارزندهترين اثر مرحوم مهدي بياني است و مشتمل بر سه مجلد بوده و اثري معتبر و يگانه در اين زمينه است. نخستين چاپ آن توسط انتشارات دانشگاه تهران در سالهاي ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۸ ش. منتشر شده است (۲: ج ۲، ص ۵۴۹).
برخي مقالات مهم او كه در مجلات معتبر ايران انتشار يافته نيز عبارتند از: ۱) “بزرگترين خوشنويسان ايران” كه در مجله پيامنوين و طي چند شماره شرح حال گروهي از خوشنويسان چون ميرعلي تبريزي و سلطان علي مشهدي را نوشته است؛ و ۲) “ابوحامد غزالي” شامل سلسله مقالاتي درباره غزالي كه در سال دوم مجله مهر درج شده است.
ماخذ:
۱) افشار، ايرج. “مهدي بياني”. راهنماي كتاب. س. يازدهم، ۱-۳ (فروردين – خرداد ۱۳۴۷): ۱۱۵-۱۱۸؛
۲) همو. سواد و بياض: مجموعه مقالات. ج ۲. تهران: كتابفروشي دهخدا، ۱۳۵۰؛
۳) “درگذشت همكار ارجمند”. پيام نوين. س. نهم، ۳ (زمستان ۱۳۴۶): ۲۱-۲۵؛
۴) “دكتر مهدي بياني”. مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران. س. پانزدهم، ۵ و ۶ (مرداد ۱۳۴۷): ۶۳۶-۶۳۹.